سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشتهای پراکنده

در نظام ارزشى اسلام، شهادت در راه خدا یک معیار اصیل معنوى است که سایر امتیازات انسانى و اعمال صالح یک فرد مسلمان را تحت­ الشعاع خود قرار مى ‏دهد و جایگاهى بس رفیع دارد. رسول گرامی اسلام(ص) در این مورد مى فرمایند: «فوق کلّ ذى برٍّ، برٌّ حتى تقتل الرّجل فى سبیل اللّه فاذا قتل فى سبیل اللّه فلیس فوقه برٌّ؛ بالاتر از هر نیکى، نیکى دیگرى است تا اینکه شخص در راه خدا به شهادت برسد. هنگامى که در راه خدا به شهادت رسید، دیگر بالاتر از آن نیکى وجود ندارد.»(اصول کافى، ج 2، ص348)

مولای متقیان على(ع) در خطبه ­ای فرمودند: «فانّ الجهاد بابٌ من ابواب الجنّة فتحه اللّه لخاصّة اولیائه و هو لباس التّقوى و درع اللّه الحصینة و جنّته الوثیقه فمن ترکه رغبه عنه البسه اللّه ثوب الذّلّ و شمله البلاء و دیّث بالصّغار و القماءة و ضرب على قلبه بالاسهاب و ادیل الحقّ منه بتضییع الجهاد و سیم الخسف و منع النّصف؛ جهاد در راه خدا، درى از درهاى بهشت است که خداوند آن را به روى دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است. کسى که جهاد را ناخوشایند دانسته و ترک کند، خداوند لباس ذلت و خوارى را بر او مى ‏پوشاند و دچار بلا و مصیبت مى شود و کوچک و ذلیل مى‏ گردد، دل او در پرده گمراهى مانده و حق از او روى مى‏ گرداند به جهت ترک جهاد به خوارى محکوم و از عدالت محروم است.»(نهج البلاغه، خطبه27)

شهادت معامله‏ عزتمندانه انسان­ هاى وارسته با خداوند و راه میانبری برای رسیدن به مقصد نهایى و هدف والاى الهى است که آنها را به حیاتى جاودانه و ابدی می­ رساند: «ولاتحسبن الّذین قتلوا فى سبیل اللّه امواتاً بل احیاءٌ عند ربّهم یرزقون؛ هرگز گمان مبر کسانى که در راه خدا کشته شده‏ اند، مردگانند، بلکه آنان زنده ‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏ شوند.»(آل عمران، آیه169)

زنده کدام است بر هوشیار              آنکه بمیرد به سر کوى یار

سعدى

این عقیده و معرفت باعث شده بود که یاران امام حسین با شوق وصف ناپذیری از شهادت استقبال کنند. محمد بن عماره، از پدرش نقل می ­کند که به امام صادق(ع) عرض کردم: «اخبرنی عن اصحاب الحسین(ع) و إقدامهم علی الموت. فقال: إنهم کشف لهم الغطاء حتی راوا منازلهم من الجنه، فکان الرجل منهم یقدم علی القتل لیبادر إلی حوراء یعانقا و إلی مکانه من الجنه؛ مرا از یاران امام حسین(ع) خبر ده که چگونه بر مرگ می ­شتافتند؟ فرمودند: همانا پرده[عادت و غفلت] از پیش دیده آنان برداشته شده بود تا آنجا که جایگاه خویش را در بهشت می­ دیدند. هر مرد از آنان چنان بود که وقتی به سوی مرگ، گام برمی­ داشت؛ گویی که می­ رفت تا با حوری­ های بهشت هم آغوش گردد و جایگاه خود در بهشت را دریابد.»(علل الشرایع، ج1، ص229)

 

 


خاک: یکی از عناصر اربعه است، زمین، کره ارض، مزار، قبر، کنایه از فروتنی و افتادگی:

پیوسته دلم دم رضای تو زند        جان در تن من نفس برای تو زند

گر بر سر خاک من گیاهی روید        از هر برگی بوی وفای تو زند

خواجه عبدالله انصاری

بعد صد سال اگر بر سر خاکم گذری                      سر بر آرد ز گِلم رقص کنان عظم رمیم

حافظ

بر خاک ره نشستن سعدی عجب مدار                       مردان چه جای خاک که در خون طپیده ­اند

سعدی

اگرچه زمین ­ها از جهت فیزیکی با توجه به نوع خاک ­ها از نظر رنگ، شکل، مواد تشکیل دهنده و حاصلخیز بودن انواع گوناگون و متفاوتی دارند ولی از جهت متافیزیک تفاوتی با هم ندارند. اگر از جهت نگرش مردم تفاوتی احساس گردیده و مکانی نسبت مکان دیگری ترجیح داده شود، این ترجیح و تقدیس به خاطر مکان نیست بلکه به علت مکینی است که در آن قرار دارد چرا که گفته­ اند: «شرف المکان بالمکین؛ قدر و برتری جای بدان است که چه کسی بدانجا نشیند.»(امثال و حکم، ج2، ص1022)

بی شک اعتبار هر جایگاهی برآمده از انسان­ هایی است که در آن قرار دارند. به بیان بهتر این افراد هستند که به جایگاه­ ها اعتبار می ­بخشند. نقل شده است: «پیغمبر مکّرم اسلام(ص) با تعدادی از یارانش سوار بر مرکب در حال عبور از منطقه‌ای بودند. ناگهان حضرت می‌ایستند، از مرکب پیاده می‌شوند و با حالتی احترام آمیز آن منطقه را طی فرموده و دوباره سوار بر مرکب، ادامه مسیر می‌دهند. یکی از یاران، علت این عمل را جویا می‌شود. حضرت(ص) در جواب می‌فرمایند: «اینجا محلی بود که زمانی مجاهدان در راه خدا، در آن آموزش جهاد می‌دیدند.»(سرزمین مقدس، ص64)

رسول گرامی(ص) با این عمل، به مسلمانان ‌فهماندند که حتی زمینی که در آن جهاد آموزش داده می‌شود دارای قداست و احترام است و باید پیاده از آن گذشت.

در فرهنگ اسلامی و شیعی ما اماکن مقدسی وجود دارد که کربلا یکی از مقدس­ترین آنهاست. شرافت این مکان نورانی، به واسطه خون مظلومی است که در آن ریخته شده است؛ به شرافت انسان ­هایی است که با نثار جانشان اسلام را احیاء نمودند و باعث فخر عالم گردیدند و به بیان دیگر خون امام حسین(ع) و یاران باوفایشان به این مکان مقدس آبروی ابدی داده­ اند.

 

 


کربلا: یکی از شهرهای جنوبی کشور عراق است که در ناحیه غربی رود فرات قرار دارد و فاصله‌اش تا بغداد 105 کیلومتر می­ باشد. این شهر تا سال 61 هـ . ق بیابان بوده‌است و با نام‌های نینوا، غاضریه و طف شناخته می­ شد. بعد از رویداد عاشورا، مورد توجه شیعیان و محبان اهل­ بیت(ع) قرار گرفت و پس از ساخت گنبد و بارگاه برای ‌شهدای کربلا، به یکی از شهرهای مهم زیارتی عراق تبدیل شد. حرم امام حسین(ع) که در برخی منابع آن را مسجدالحسین نامیده‌اند، در مرکز بخش مذهبی شهر کربلا قرار دارد.

کربلا محل شهادت خیلی از انبیاء و اولیاست. حضرت على(ع) در باره شهر کربلا فرمودند: «قُتِلَ فِیهَا مائَتَا نَبِیٍّ وَ مائَتَا سِبْطٍ کُلُّهُمْ شُهَدَآءُ وَ مَنَاخُ رِکَابٍ وَ مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَآءَ، لایَسْبقُهُمْ مَنْ کَانَ قَبْلَهُمْ وَ لایَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ؛ دراینجا دویست پیامبر و دویست نواده پیامبر به قتل رسیده‌اند که همه آنها شهید هستند. اینجا محل فرود آمدن سواران و قتلگاه عاشقان است؛ شهیدانى که نه پیشینیان بر آنان سبقت جسته‌اند و نه آیندگان بـه مقام آنان خواهند رسید.(ر.ک: بحار الأنوار، ج41 ، ص295)

 

 


 

کیست زینب؟ معنی خیرالنساء           کیست زینب؟ دختر شیر خدا

کیست زینب؟ معنی آیات طور        کیست زینب؟ معنی والشمس و نور

ما ز زینب صبر مولا دیده ایم             زینت زهرا و طه دیده ایم

روی زینب جلوه ای از نور حق       نور حق با روی زینب منطبق

کیست زینب ؟ پاسدار کربلا         کیست زینب ؟ ترجمان هر بلا

کیست زینب ؟ گوهر شب تاب ما         کیست زینب ؟ معنی آیات لا

آه ای طفلان محزون حسین       وارثان راه پر خون حسین

بعد از این زینب نگهدار شماست       دختر زهرا کنون یار شماست

قافله سالارتان زینب شده            زین عبّادم دچار تب شده

من پرستار امام عصر خویش      من عزادار امام وقت پیش

در عزای مادرم گریان بُدم          در عزای رهبرم حیران شدم

کیستند اجساد پاره در زمین؟         کیستند این کشتگان اینچنین؟

این حسین است یا علی اکبر است؟         پس چرا این نعش اینجا بی سر است

سر کجا افتاده ای سرنیزه ها؟       سر چگونه رفت بالای شما؟

سر که با سرنیزه سنخیت نداشت         کی سر محبوب من آنجا گذاشت؟

کیست زینب؟ دختر پاک بتول         ما اراد الله بُد اورا قبول

ما اراد الله یعنی روز جنگ       صبر بر تیر و کمان و بر خدنگ

کیست زینب؟ معنی فرمانبری        تابع محض امام و رهبری

کیست زینب؟ رهبر خیل اسیر        آه ای طفل حسین دستم بگیر

ما اراد الله سختی دیدن است           ما اراد الله به غم خندیدن است

پیش ای سنگین دلان یورش برید              خیمه آل علی آتش زنید

سوختم ای اشک خاموشم نما          گشته ام فانی فراموشم نما

روح من مانده کجایم می برند            جسم بی جانم چرایم می برند؟

روح زینب روی شنها مانده است       زاده زهرا در اینجا مانده است

کیست زینب؟ معنی حبل المتین         افتخار انبیا و مرسلین

مجلس شام و بساط شرح نور         با ید بیضا در وادی طور

شرح آیات الهی با دلیل        ما ندیدیم کربلا، الا جمیل

کربلا تاریخ انوار هدی         کربلا قربانگه اهل ولا

 

 


 

 گفته می­ شود که امام حسین(ع) حج را ناتمام گذاشته و از عرفات ـ یا منا ـ عازم کربلا گردیدند تا اهمیت کار آن حضرت(ع) را گوشزد نموده و جهاد را بر حج مقدم دارند حال آنکه واقعیت چیز دیگری است. برای توضیح مطلب باید گفت: حج تمتع متشکل از دو عملِ عمره و حج است و عمره آن باید در ماه­ های حج که عبارتند از شوال، ذیقعده و ذیحجه انجام شود و زمان حج تمتع از نهم ذیحجه است. البته عمره در سایر ماه ­ها عمره مفرده نامیده می­ شود.

      امام حسین(ع) در اواخر ماه رجب سال 60 هجری قمری از مدینه حرکت کردند و چون ورود بدون احرام به مکه مشروع نیست، هنگام ورود به مکه ـ در ماه شعبان ـ عمره مفرده انجام دادند که با عمره مفرده نمی ­توان حج تمتع گذارد. از طرفی خبر موثقی هم مبنی بر اینکه امام(ع) در ماه­ های حج به مواقیت رفته و با بستن احرام، عمره تمتع انجام داده باشند و یا اینکه امام برای حج احرام بسته و آن را به عمره تبدیل کرده باشند وجود ندارد. دلیلی هم برای این کار وجود نداشته است؛ چون فاصله انجام مناسک حج با عمره مفرده چهار روز است و این مدت چندان تاثیری نداشته است که امام(ع) بخواهند حج را تبدیل به عمره نمایند و هرچه سریعتر به سوی کربلا بروند.

     امام(ع) در جواب نامه­ های مردم کوفه، مسلم بن عقیل را فرستاده بودند تا در صورت تایید صحت دعوت آنها توسط  مسلم بن عقیل، به کوفه عزیمت نمایند. مسلم طی پیامی دعوت مردم را تأیید و از امام(ع) خواست هرچه زودتر به کوفه بروند؛ بنابراین، قبل از فرا رسیدن موسم حج، امام حسین(ع) تصمیم به خروج از مکه داشتند.

      با توجه به اینکه در این زمان، عده زیادی برای انجام مناسک حج به مکّه آمده بودند، بهترین زمان برای آغاز این سفر مهم و سرنوشت ­ساز هشتم ذی حجه بود تا اطلاع رسانی صحیح از اهداف این سفر صورت گیرد. خلاصه اینکه امام حسین(ع) قصد انجام حج نداشتند تا بخواهند برای سفر به کربلا حج خود را ناتمام گذارند. علاوه بر این هیچ کس مجاز نیست عمل حج را ناتمام رها کند مگر در موارد خاص، که در باره سفر آن حضرت(ع) مورد خاصی وجود نداشت و امام(ع) می­ توانستند چند روز بعد این مسافرت را انجام دهند.

     در تایید این مطلب، روایاتی نقل شده است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: «أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ رَجُلٍ خَرَجَ فِی أَشْهُرِ الْحَجِّ مُعْتَمِراً، ثُمَّ رَجَعَ إِلَی بِلادِهِ قَالَ: لابَأْسَ وَ إِنْ حَجَّ فِی عَامِهِ ذَلِکَ وَ أَفْرَدَ الْحَجَّ فَلَیْسَ عَلَیْهِ دَمٌ فَإِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ (ع) خَرَجَ قَبْلَ التَّرْوِیَةِ بِیَوْمٍ إِلَی الْعِرَاقِ وَ قَدْ کَانَ دَخَلَ مُعْتَمِراً؛ [از امام صادق(ع)] درباره مردی سؤال شد که در ماه‌های حج، عمره مفرده بجا آورده، آنگاه به شهر خود بازگشته است. آن حضرت(ع) می‌فرمایند: جایز است و اگر در همان سال حج بجا آورد و حج مفرده انجام دهد بر او قربانی نیست؛ همانا حسین‌ بن ­علی(ع) روز ترویه به جانب عراق رفت، در حالی که به عمره مفرده محرم شده بود.»(فروع کافی، ج4، ص535)

     معاویة بن عمار می­ گوید: « قُلْتُ لأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِنْ أَیْنَ افْتَرَقَ الْمُتَمَتِّعُ وَ الْمُعْتَمِرُ؟ فَقَالَ: إِنَّ الْمُتَمَتِّعَ مُرْتَبِطٌ بِالْحَجِّ وَ الْمُعْتَمِرَ إِذَا فَرَغَ مِنْهَا ذَهَبَ حَیْثُ شَاءَ وَ قَدِ اعْتَمَرَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (ع) فِی ذِی الْحِجَّةِ ثُمَّ رَاحَ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ إِلَی الْعِرَاقِ وَ النَّاسُ یَرُوحُونَ إِلَی مِنًی وَ لابَأْسَ بِالْعُمْرَةِ فِی ذِی الْحِجَّةِ لِمَنْ لایُرِیدُ الْحَجَّ؛ به امام صادق(ع) عرض کردم فرق عمره تمتع و مفرده چیست؟ فرمودند: عمره تمتع با حج مرتبط است و کسی که عمره مفرده را انجام می‌دهد، هنگامی که آن را به پایان رساند، می‌تواند به هرجا که بخواهد برود و امام حسین(ع) در ذی حجه عمره مفرده به‌جا آورد سپس در روز ترویه به عراق رفت در حالی که مردم به سوی منا می‌رفتند و کسی که نمی‌خواهد حج به‌جا آورد، جایز است که در ماه ذی حجه عمره مفرده انجام دهد.

این دو روایت که از نظر سند صحیح هستند، به طور صریح دلالت می‌کنند که امام حسین(ع) در ماه ذی حجه به عمره مفرده محرم شده و آن را به پایان رسانده‌اند و هیچ دلالتی بر تبدیل نیت، از آنها فهمیده نمی‌شود.