سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشتهای پراکنده

 

آزمایش، سختی، گرفتاری، رنج، محنت، گزند:

هر بلایی که هست عاشق راست            من ندانم که عاشقی چه بلاست

فرخی

از در و دیوار می ­بارد بلا در راه عشق             یک سرابم پیش ره نامدکه طوفانی نداشت

کلیم کاشانی

ای عشق به خویشتن بلا خواسته­ ام             آنگه که به آرزو تو را خواسته ­ام

تقصیر مکن کت به دعا خواسته ­ام           تا خود به دعا بلا چرا خواسته ­ام

ابوالفرج رونی

برخلاف غالب مردم که سختی و بلا را بد می ­دانند و از آن می­ گریزند، بلا و مصیبت­ برای تکامل بشر ضرورت دارد. آدمی با تحمل مصائب به تکامل  می رسد. بر اساس آموزه ­های دینی، سختی­ ها از الطاف الهی است که به مقربین عنایت می ­شود. امام صادق(ع) ­فرمودند: «انما المؤمن بمنزله کفه المیزان کلما زید فی ایمانه زید فی بلائه؛ همانا شخص مؤمن به منزله کفه ترازو می ­باشد، هر چقدر ایمان او بیشتر شود، بلا و مصیبت او بیشتر می ­شود.»(بحارالانوار، ج67، ص210) همچنین آن  حضرت(ع) می ­فرمایند: «ان الله اذا احب عبدا غته بالبلاء غتا؛ خداوند زمانی که بنده­ای را دوست بدارد او را در دریای شدائد غوطه ­ور می ­سازد.»(اصول کافی، ج 2، ص252)

البته مصائب وقتی نعمت هستند که انسان از آنها بهره ­برداری کند و با صبر و استقامت در مواجهه با سختی ­ها روح خود را کمال بخشد. اما اگر انسان از سختی ­ها فرار کند و یا ناله سر دهد و شکوه کند، مصیبت ­ها برای او واقعا بلا می­ شود. بنابر این بلاها نعمت­ های بزرگی هستند که باید از آنها استقبال نمود؛ عارفان با این اعتقاد به پیشواز بلا می ­روند و با میل و رغبت تا آخرین قطره، جام بلا را سر می­ کشند.

 

 


 

گداختن و در آتش انداختن سیم و زر جهت امتحان، آزمودن، آزمایش، ناسپاسی، رسوایی، آشوب:

خرد سرگشته بر روی چو ماهش                دل و جان فتنه بر زلف سیاهش

نظامی

فتنه را بر سر گرفتم چون سر کار از تو داشت            عقل را سر برگرفتم چون به فرمانت نبود

خاقانی

اگر روم ز پی ­اش فتنه‌ها برانگیزد            ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد

حافظ

از منظر قرآن کریم فتنه یعنی آزمایش که چندین بار به آن اشاره شده است از جمله: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ؛ هر انسانى مرگ را خواهد چشید و ما شما را در مدت عمرتان، چنان که باید، به بد و نیک مى ­آزماییم و سرانجام به سوى ما بازگردانده مى شوید.»(انبیاء، آیه35) خیر و شر بودن موضوع امتحان مهم نیست‏ مهم عکس‏ العملی است که انسان از خود نشان می­ دهد.

از دیگر آیات می ­توان به: «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاتَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ با آنان بجنگید! تا هیچ نوع فتنه ­ای در میان نباشد و حاکمیت همه دین ویژ? خدا شود و اگر بازایستادند [با آنان نجنگید!] مسلّماً خداوند به آنچه انجام می­ دهند بیناست.»(انفال، آیه39) و «إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛ اموال و فرزندانتان[وسیل?] آزمایش هستند، خداوند است که پاداشی بزرگ نزد اوست.»(تغابن، آیه15) اشاره کرد.

بنابر تعالیم قرآن مجید، خداوند براى تربیت انسان، او را در کوره­ هاى داغ امتحان قرار ­داده و به اشکال گوناگون می­ آزماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الأَمْوَالِ وَ الأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ * الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ؛ مسلّماً شما را به چیزی از ترس، گرسنگی، کاهش بخشی از اموال و جان ­ها و ثمرات آزمایش می ­کنیم و [تو] صبرکنندگان را بشارت ده؛ همان کسانی که چون مصیبتی به آنان رسد می­ گویند: ما برای خدا هستیم و به سوی او باز می­ گردیم. آنان هستند که درودها از سوی پروردگارشان برای آنان است و هم آنان راه یافتگان هستند.»(بقره، آیه157)

بنابر این انسان­ ها در مورد امتحان نشدن نباید درخواستی از خداوند داشته باشند که آن یک حکم قطعی و تغییرناپذیر است بلکه بایستی از خدا بخواهند توفیق دهد که از امتحانات الهی سربلند خارج شوند. امیرمومنان علی(ع) فرمودند: «لایَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفِتْنَهِ؛ لأَنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ إِلا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَهٍ وَ لَکِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْیَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلاتِ الْفِتَنِ...؛ هیچ یک از شما نگوید: خداوندا! از امتحان به تو پناه مى ‏برم، زیرا هیچ کس نیست مگر این‏که امتحانى دارد. ولى اگر کسى مى‏ خواهد به خدا پناه برد و دعا کند، از آزمون‏ هاى گمراه‏ کننده به خداوند پناه برد...» (نهج البلاغه، حکمت 93)