سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشتهای پراکنده

در باره تعداد یاران امام حسین(ع) روایت ­های مختلفی وجود دارد؛ مسعودى تعداد آنها را ششصد نفر ـ پانصد سواره و صد پیاده ـ نقل کرده است.(مروج الذهب، ج3، ص70) عمار دهنى به نقل از امام باقر(ع) می­ گوید: که آنها  یکصد و چهل و پنج نفر ـ صد نفر پیاده و چهل و پنج نفر سواره ـ بوده ­اند.(تاریخ طبرى، ج5، ص389) حصین بن عبدالرحمن از سعد بن عبیده ـ که خود شاهد ماجرا بوده است ـ آنها را صد نفر اعلام کرده است.( همان ، ص393)

شیخ مفید(ارشاد، ص233)، ابوحنیفه دینورى(الاخبارالطوال، ص256)، یعقوبى(تاریخ یعقوبى، ج2، ص230) و خوارزمى(مقتل الحسین، ج2، ص4) قول هفتاد و دو نفر ـ سی و دو نفر سواره و چهل نفر پیاده ـ را برگزیده ­اند. راوى این نقل، ضحاک بن عبدالله مشرقى از لشکریان امام حسین(ع) است. او از امام(ع) اجازه خواست، تا هنگامى که مقاومت و جهادش ثمر دارد، بماند و وقتى دید مقاومتش بى اثر است برگردد؛ امام(ع) هم به او اجازه دادند. بر این اساس او روز عاشورا مردانه جنگید و در ساعت­هاى پایانى ـ قبل از اینکه حضرت سیدالشهدا(ع) به شهادت رسند ـ با اجازه ایشان از معرکه گریخت و جان سالم به در برد.

به نظر می ­رسد این نقل به واقعیت نزدیکتر است، هرچند نمى ­توان نقل­ هاى دیگر را به کلى رد کرد، زیرا مراحل سفر مختلف بوده­ است؛ چه بسا در مرحله ­اى تعداد یاران حضرت بیشتر و در مرحله دیگر کمتر بوده­ اند. در آغاز حرکت تعدادى با این فکر که امام حسین(ع) به کوفه خواهند رفت و حکومت یزیدیان را نابود کرده، قدرت را به دست مى­ گیرند و آنها هم در این راستا به نوایی مى­ رسند! به حضرت ملحق شدند و زمانی که اخبار نگران­ کننده از کوفه رسید، برگشتند. شاید در آغاز ششصد نفر بوده­ اند و به تدریج به یکصد و چهل و پنچ نفر و یکصد نفر رسیدند و در پایان آنان که تا آخرین لحظه ماندند و مقاومت کردند هفتاد و دو تن بوده ­اند.

آنان که در رکاب امام حسین(ع) به فیض شهادت رسیدند، جمعی از بنی هاشم بودند و جمعی از مردم مدینه که با آن حضرت(ع) آمده بودند، برخی در مکه و طول راه و برخی‏ هم از کوفه به ایشان پیوستند. کسانی هم در راه نهضت‏ حسینی، پیش از عاشورا شهید شدند که آنان نیز جزء اصحاب آن حضرت(ع) به شمار می‏ آیند.

یاران شهادت طلب و با وفای امام حسین(ع) نمونه بارز مؤمنان واقعی بودند. از خصوصیات آنان می توان به اطاعت محض و عاشقانه، هماهنگی کامل با رهبری، سازش ناپذیری، قاطعیت و عزم راسخ، آزادگی، دارای یقین، بصیر و ... اشاره نمود

 

 


اگر چه اغلب انسان­ ها در دفاع از فکر و عقیده خود ـ اعم از حق و باطل ـ مقاومت می­ کنند؛ اما قرآن­ کریم، استقامت و پایداری در راه حق را مورد تمجید و تحسین قرار داده است: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقَامُوا تَتَنزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَئکهُ أَلاتخَافُوا وَ لاتحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالجْنَّهِ الَّتى کُنتُمْ تُوعَدُونَ؛ آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، ‌فرشتگان بر آنها نازل می‌شوند و[به آنها می‌گویند] نترسید و محزون نباشید و شاد باشید به بهشتی که وعده داده شده‌اید.»(فصلت، آیه30)

خداوند متعال ضمن تمجید از این نوع استقامت، پیامبر و مومنان را به آن امر فرموده است: «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَ مَنْ تَابَ مَعَکَ وَ لاتَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ پس همان گونه که دستور یافته ‏اى ایستادگى کن و هر که با تو توبه کرده [نیز چنین کند] و طغیان نکنید که او به آنچه انجام مى‏ دهید بیناست.»(هود، آیه112)

بعد از پیامبر گرامی اسلام (ص) که مظهر واقعی پایداری و استقامت بودند، امامان معصوم(ع) نیز هر کدام به نوعی این راه را ادامه داده­ و با استقامتی برگرفته از شیوه پیغمبر اکرم(ص) مردم را به پایداری دعوت نمودند. امام حسین (ع) یکی از آن امامان بوده ­اند که در واقعه‌ عاشورا استقامت بی­ نظیری از خود به نمایش گذاشتند.

در مورد صبر و پایداری امام حسین(ع) در واقعه عاشورا روایات زیادی نقل شده است که به نقل یکی از آنها بسنده می کنیم. امام سجاد(ع) ـ که شاهد نبرد حق و باطل در واقعه عاشورا بوده ­اند ـ می­ فرمایند: «لما اشتدت الأمر بالحسین بن علی بن أبی طالب(ع) نظر الیه من کان معه، فاذا هو بخلافهم لأنهم کلما اشتد الأمر تغیرت ألوانهم و ارتعدت فرائصهم و وجلت قلوبهم و کان الحسین(ع) و بعض من معه من خصائصه تشرق الوانهم و تهدی جوارحهم و تسکن نفوسهم، فقال بعضهم لبعض: انظروا لایبالی بالموت! فقال لهم الحسین(ع): صبرا بنی الکرام، فما الموت الا قنطره تعبر بکم عن البؤس و الضراء الی الجنان الواسعة و النعیم الدائمة، فأیکم یکره أن ینتقل من سجن الی قصر، و ما هؤ لأعدائکم الا کمن ینتقل من قصر الی سجن و عذاب. ان أبی حدثنی عن رسول الله(ص) ان الدنیا سجن المؤمن و جنه الکافر و الموت جسر هؤلاء الی جناتهم و جسر هؤلاء الی جحیمهم، ماکذبت و لاکذبت؛ هنگامی که کار بر[امام] حسین(ع) سخت شد کسانی که با او بودند آن­ حضرت(ع) را نگریسته و دیدند که حال امام(ع) بر خلاف ایشان است، زیرا آنها این­گونه بودند که هرچه کار سخت­تر می­ شد رنگ ایشان دگرگون گشته و لرزه بر اندام آنها افتاده بود و ترس دل­هایشان را فراگرفته بود. [امام] حسین(ع) و برخی از همراهان خاص آن­ حضرت(ع) رنگ   هایشان درخشیده و اعضای بدن­هایشان آرام گشته و دلهایشان تسکین یافته بود. آنها[با دیدن این منظره] به یکدیگر گفتند: بنگرید که او از مرگ باکی ندارد! امام حسین(ع) به آنها فرمودند: آرام باشید و بردبار! ای کریم زادگان، به راستی مرگ جز پلی نیست که شما را از سختی­ ها و فشارها به سوی باغ های فراخناک و نعمت­های جاویدان عبور دهد، کدام یک از شما است که نخواسته باشد از زندانی به قصر منتقل گردد؟ اما برای دشمنان شما، مرگ جز آن نیست که از قصری به زندان و عذابی منتقل گردند، به راستی پدرم از رسول خدا(ص) برای من حدیث کرد: که همانا دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ پل اینها است به سوی بهشت­هایشان، و پل آنها است به سوی دوزخ­هایشان، دروغ نگفتم و به من هم دروغ نگفته ­اند.» (معانی الاخبار، ص288)

در زیارت ناحیه مقدسه، خطاب به امام حسین(ع) عرض مى ­کنیم: «...لقد عجبت من صبرک ملائکة السماوات ...؛ همانا از صبر تو فرشتگان آسمان به تعجّب افتادند.»(بحارالانوار، ج 98، ص239) چه صبری بالاتر از این که طفل شیرخوار خود را برای طلب جرعه آبی پیش دشمنان می ­برند تا شاید غریزه عاطفه و ترحم را در دل تیره آنان بیدار کنند ولی دشمنان پست فطرت به جای آب با تیر زهرآگین او را در آغوش پدر به شهادت می ­رسانند، باز امام صبر و شکیبایی را از دست نمی­ دهند و با کمال متانت و بردباری به مأموریت مقدس خود ادامه می دهند.

 

 


کربلا: یکی از شهرهای جنوبی کشور عراق است که در ناحیه غربی رود فرات قرار دارد و فاصله‌اش تا بغداد 105 کیلومتر می­ باشد. این شهر تا سال 61 هـ . ق بیابان بوده‌است و با نام‌های نینوا، غاضریه و طف شناخته می­ شد. بعد از رویداد عاشورا، مورد توجه شیعیان و محبان اهل­ بیت(ع) قرار گرفت و پس از ساخت گنبد و بارگاه برای ‌شهدای کربلا، به یکی از شهرهای مهم زیارتی عراق تبدیل شد. حرم امام حسین(ع) که در برخی منابع آن را مسجدالحسین نامیده‌اند، در مرکز بخش مذهبی شهر کربلا قرار دارد.

کربلا محل شهادت خیلی از انبیاء و اولیاست. حضرت على(ع) در باره شهر کربلا فرمودند: «قُتِلَ فِیهَا مائَتَا نَبِیٍّ وَ مائَتَا سِبْطٍ کُلُّهُمْ شُهَدَآءُ وَ مَنَاخُ رِکَابٍ وَ مَصَارِعُ عُشَّاقٍ شُهَدَآءَ، لایَسْبقُهُمْ مَنْ کَانَ قَبْلَهُمْ وَ لایَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ؛ دراینجا دویست پیامبر و دویست نواده پیامبر به قتل رسیده‌اند که همه آنها شهید هستند. اینجا محل فرود آمدن سواران و قتلگاه عاشقان است؛ شهیدانى که نه پیشینیان بر آنان سبقت جسته‌اند و نه آیندگان بـه مقام آنان خواهند رسید.(ر.ک: بحار الأنوار، ج41 ، ص295)