سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشتهای پراکنده

بر اساس حدیث قدسی که از رسول اکرم(ص) نقل شده است، خداوند فرمود: «لایَسَعُنی اَرضی و لاسَمائی وَ لکِن یَسَعُنی قَلْبُ عَبدی التَّقی ِالنَّقی ِالوَادع؛ یعنی مرا از غایت عظمت و کبریا گنجایی در ارض و سما نیست، ولیکن جای گنجایی این گنج، کنج دل بنده ­ای است که دل از همه عالم  برداشته باشد؛ و تعلّق ماسوی را از خاطر فروگذاشته بُوَد؛ و خانه یار را از خیال اغیار خالی ساخته و به قصر ِقیصر از قصور ِهمّت نپرداخته باشد.»(جواهرالاسرار و زواهرالانوار، ج2، ص200) همچنین روایت شده است که خداوند به موسی(ع) فرمود: «یا موسی فرغ لی بیتا حتّی أسکنه.» موسی(ع)گفت: «خداوندا تو از جا و مکان منزّهی. تو را خانه کجا باشد و کدام خانه لایق تو باشد؟» خداوند فرمود: «لایسعنی ارضی و لاسمائی و انّما یسعنی قلب عبدی المؤمن.»(کشف الحقایق، ص228) و امام صادق(ع) فرمودند: «القَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلا تُسْکِنْ فِی حَرَمِ الله غیَرَ الله؛ دل حرم خداست، پس در حرم خدا، غیر خدا را ساکن مکن.»(بحار الانوار، ج70، ص25)

انسان باید مواظبت کند کسی و چیزی وارد قلب نشود اگر غفلت کرد و به غیر خدا برای ورود به قلب راه داد باید در اولین فرصت آن را از قلب خود بیرون کند.

 

 


چشم بصیرت، چشم باطن، چشم برزخی

چشم دل باز کن که جان بینی                آن چه نادیدنی است آن بینی

                                                                                                 هاتف اصفهانی

چشم دل یک موهبتی الهی است که نصیب هر کس شود، به نوعی شهود می­ رسد؛ این فرد حقایق هستی را با چشمی بازتر دیده و آن سوی دیوار محسوسات را هم تماشا می­ کند. رسول اکرم(ص) می­ فرمایند: «ما من عبد الا و فی وجهه عینان، یُبصر بهما امر الدنیا و عینان فی قلبه یبصر بهما امر الآخره، فاذا اراد اللّه بعبد خیرا فتح اللّه عینیه اللتین فی قلبه فابصر بهما ما وعده بالغیب...؛ هیچ بنده ­ای نیست مگر آن که دو چشم در صورت دارد که با آن دو، کار دنیا را می ­بیند و دو چشم در دل دارد که با آن دو، امر آخرت را می ­بیند. پس هرگاه خداوند نسبت به بنده ­ای اراده خیر داشته باشد، دو چشم درون او را باز می کند، تا با آن دو دیده دل، آن چه را خداوند بر اساس غیب به او وعده داده است، ببیند...»(میزان الحکمه، ج 5 ص 224)

      منظور از دیدن با چشم دل، ادراک شهودی و دریافت حقایق از طریق باطن و قلب است. بر اساس آموزه های دینی، این نوع دیدن، امرى ممکن و میّسر است؛ از امام على(ع) سؤال شد: «آیا خدایت را دیده ­اى؟» فرمودند: «خدایى را که ندیده ام، پرستش نمى­ کنم.» سؤال شد: «چگونه او را دیده ­اى؟» فرمودند: «دیده­ ها توان دید او را ندارند؛ لیکن قلوب به حقیقت ایمان، وى را مشاهده مى­ کنند.»(اصول کافى، ج 2، ص166)

      اگر انسان، علاوه بر انجام واجبات و ترک محرمات، به نوافل و رعایت تقوا و پاکی، موفق شود، چشم دلش باز شده و حقایقی را مشاهده می­ کند که با چشم ظاهری قابل مشاهده نیست. امام صادق(ع) به نقل از خداوند فرمودند: «مایتقرب الى عبد من عبادى بشى احب الى مما افترضت علیه و انه یتقرب الى بالنافلة حتى احبه فاذا احببته کنت اذا سمعه الذى یسمع به و بصره الذى یبصر به و لسانه الذى ینطق به و یده التى یبطش بها ان دعانى احببته و ان سألنى اعطته؛ بنده ­اى از بندگان من به من نزدیک نمى شود به چیزى(عملى) که نزد من محبوب­تر باشد از آنچه براو واجب کرده ­ام و همانا بنده به وسیله نافله به من نزدیک مى ­شود تا آنجا که او را دوست بدارم چون دوستش داشتم، گوش او هستم که بدان مى ­شنود و چشمش که بدان مى بیند و زبانش که با آن سخن مى­ گوید و دستش که با آن مى­ گیرد، اگر مرا بخواند، جوابش مى ­دهم و چنانچه از من[چیزى] بخواهد، به او عطا می ­کنم.»(اصول کافى، ج 4، ص53)

 

 


 

آدمی با دلی نرم و لطیف به دنیا می‌آید، اما اعمال و رفتار بد او باعث قساوت و تیرگی دلش می‌شود. انجام هر گناه یک قدم او را به طرف قساوت قلبی می ­برد. وقتی انسان قسی القلب شد، دیگر امور لطیف و نورانی در او اثر نخواهد گذاشت؛ بسیاری از امور که باعث توجه و رشد دیگران می ­شود، در او بی ­تأثیر خواهد بود: «إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الأَوَّلِینَ* کَلا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ؛ چون آیات ما را بر او بخوانند می­ گوید: این افسانه­ های پیشینیان است چنین نیست[که آنان می­ پندارند] بلکه گناهانی که همواره مرتکب شده­ اند بردل­هایشان چرک و زنگار بسته است.»(مطففین، آیات 14ـ13)

از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: «إِذَا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِى قَلْبِهِ نُکْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ انْمَحَتْ وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَى قَلْبِهِ فَلایُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَداً؛ هرگاه مرد گناهى کند، در دلش نقطه سیاهى ایجاد می­ شود؛ پس اگر توبه کند، محو می­ شود و اگر بر گناه بیفزاید، آن سیاهى افزایش می­ یابد تا بر دلش غالب می­ گردد؛ پس از آن هرگز رستگار نمی ­شود.»(اصول کافی، ج2، ص271)

گناه در زندگی افراد تأثیرات سوئی از خود برجای می ­گذارد که یکی از آنها تیرگی دل و قساوت قلب است. حضرت علی(ع) در این مورد می­ فرماید: «مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلا لِقَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلا لِکَثْرَةِ الذُّنُوبِ؛ چشم­ ها نخشکید مگر بر اثر سخت­ دلى و دلها سخت نشد مگر به سبب گناه زیاد.»(بحارالأنوار، ج60 ،ص73) قساوت برای قلب، از شدیدترین نوع بیماری‌ها محسوب می‌شود. از حضرت عیسی(ع) نقل شده است که ‌فرمود: «مَا أَمْرَضَ قَلْبٌ بِأَشَدَّ مِنَ الْقَسْوَةِ؛ هیچ قلبی به چیزی شدیدتر از قساوت، بیمار نشده است.»(مستدرک الوسائل، ج12، ص94)

گناه از اعضاء و جوارح، به قلب سرازیر مى ‏شود و به تدریج آن را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل مى ­کند. در چنین شرایطی است که انسان راه و چاه را تشخیص نمى ‏دهد و به کرّات دچار اشتباه مى ­گردد. تکرار و استمرار گناه، اندک اندک آدمی را در تاریکى روحى بیشترى فرو مى­ برد و به جایى مى­‏ رساند که گناهانش در نظرش حسنات جلوه مى­ کند. در این مرحله است که راه ­هاى بازگشت به رویش بسته مى ‏شود و تمام پل‌های پشت سرش ویران مى‏ گردد و این، خطرناک­ترین حالتى است که ممکن است براى یک انسان پیش آید.(ر.ک: تفسیر نمونه، ج26، ص266)

آلودگی و قساوت دل، پرده و حجابی بین شخص و خدا ایجاد می‌کند؛ از این رو، از رحمت و فیض الهی به دور می‌ماند و همچنان در گناه و ظلمت غرق می‌شود.

از درون سیه توست جهان چون دوزخ                دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت

صائب

 

 


 

روح لطیف و حساس انسان هنگام تولد چون آینه ­ای صاف و صیقلی است که هر واقعیت ریز و درشت در آن منعکس می­ شود؛ وقتی گناه و غفلت، همانند گرد و غباری بر آینه قلب نشست و آن را تیره و تار ساخت، لطافتی را که خداوند به آن داده بود، از دست می­ دهد. چنین انسانی از عبادت، لذتی نمی ­برد. وقتی انسان لذت ارتباط معنوی با محبوب را از دست داد به مرور زمان بین خود و محبوبش احساس دوری و فاصله خواهد کرد. چه بسا آن را برای همیشه ترک نماید.

مهمترین عامل احساس دوری از محبوب، اشتغال به غیر محبوب و گاهی گناه و یا غفلت است. نزدیک شدن به محبوب و باز گشت به آن حال و هوا، نیازمند قلب لطیف و رقیقی است که از گناه دور باشد و خدا را پیوسته و در همه حال حاضر و ناظر بر حال درون و بیرون خویش ببیند. کاستن از بار گناه و سبک شدن از سنگینی آن، انسان را آماده دریافت فیض و رحمت الهی می­ کند در سایه ارتباط معنوی با حضرت ولی عصر(عج) و در مرتبه بالاتر با ظهور ایشان شرایط جهان عوض شده و زمینه ­های گناه ـ اگر از بین نرفته باشند ـ به حداقل می ­رسد و غبارهای نشسته بر دل به دست آن حضرت (عج) پاک می­گردد:

دل که آیینه صافی است غباری دارد                    از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی

حافظ

 

 


 

خانه تکانی از سنت­ های پسندیده ­ای است که عموم مردم در مناسبت ­ها انجام می­ دهند. اصلی­ ترین خانه تکانی نزدیک عیدنوروز انجام می­ گیرد ولی در ایام دیگر به ویژه هنگام آمدن مهمان، مختصر تکانی به خانه داده می­ شود. این سنت حسنه مورد تأیید اسلام نیز می­ باشد. امام صادق(ع) به نقل از امیرالمومنین علی(ع) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ یُحِبُّ أَنْ یَرَى أَثَرَ النِّعْمَةِ عَلَى عَبْدِهِ؛ خداوند جمیل است و جمال را دوست دارد و دوست دارد آثار نعمت خود را بر بنده‌‏اش ببیند.»(وسائل الشیعة، ج 5، ص5)

میزبانی که منتظر مهمان است پیش از آمدن او، زباله ­ها را از خانه دور کرده(تخلیه) و در و دیوار خانه را تزیین می ­کند.(تحلیه) آنگاه به انتظار مهمان می­ نشیند تا تشریف آورد.(تجلیه) به همین سیاق کسی که انتظار موعودِ منتظَر را می ­کشد باید تخلیه و تحلیه را انجام داده و به انتظار تجلیه بنشیند. به بیان بهتر باید خانه دل را تکانی بدهد.

خانه با گرد و غبار آلوده می­ شود و دل با گناه و معصیت؛ اولین گام در خانه تکانی دل، شستن قلب از لجن­ زار گناه و معصیت است. استغفار و توبه، بهترین وسیله برای پاک­ کردن دل و قلب از غبار آلودگی ­ها می ­باشد. استغفار، بوی گند گناه را از انسان دور می­ کند. امام علی(ع) فرمودند: «تَعَطَّرُوا بِالاستِغفارِ لاتَفضَحکُم رَوائحُ الذُّنوبِ؛ با آمرزش­ خواهی، خود را معطّر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.»(أمالی، ج1، ص382)

خدای متعال به واسطه استغفار، برکات فراوانی به استغفار کننده عنایت می­ فرماید. حضرت نوح(ع) در دعوت مردم به خداپرستی به مواردی از آنها اشاره کرده است: «...فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً؛ به آنها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است. باران‌هاى پر برکت آسمان را پى در پى برای شما می­ فرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک می کند و باغ‌هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار می­ دهد.»(نوح، آیات12ـ9)

بعد از شستن دل از گناه، امید به مغفرت و رحمت الهی دل را می­ آراید. آیات قرآن بارها روح امید را در کالبد انسان­ های گناهکار دمیده است از آن جمله: «وَ الَّذِینَ لایَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَ لایَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ وَ لایَزْنُونَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا* یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا* إِلا مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا؛ آنان با خدا معبود دیگری را نمی­ خوانند و کسی را که خدا [خونش را] حرام شمرده جز به حق نمی­ کشند و زِنا نمی­ کنند، کسی که این[اعمال] را مرتکب شود به کیفر سختی خواهد رسید. عذابش در روز قیامت دوچندان می ­شود و در آن با سرشکستگی جاودانه خواهد بود؛ مگر آنان که توبه کنند و ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند که[دراین صورت] خداوند بدی­ هایشان را به حسنات تبدیل می­ کند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.»(فرقان، آیات70ـ68) آن چنان که از آیات قرآن استنباط می ­شود، توبه، ایمان به خدا و عمل صالح زینت­ های خانه دل هستند و با پاک کردن دل از آلودگی گناه، آن را می ­آرایند.

از منظر دیگر، نظافت­ های خانه به روزانه، هفتگی و سالانه تقسیم شده است. در مورد خانه دل نیز می ­توان آن را اعمال نمود. نظافت روزانه: نمازهای پنجگانه(به عنوان مثال)؛ نظافت هفتگی: نماز جمعه و نظافت سالانه: روزه ماه رمضان و احیاء شب قدر.

چند نکته:

ـ از نظافت خانه، هم میزبان لذت می‌­برد هم مهمان، در خانه‌ تکانی دل هم خود انسان خوشحال می ­شود و هم هر کسی که با او برخورد می­ کند.

ـ بعد از نظافت خانه در و پنجره‌ بسته می ­شود تا گرد و خاک نیاید. بعد از خانه تکانی دل هم باید چشم و گوش بسته شود تا گناه وارد قلب نشود.

ـ در خانه تکانی به مساحت خانه توجه نمی­ شود. در خانه تکانی دل هم سن افراد مطرح نیست.