کی شود پروانه از آتش نفور زانکه او را هست در آتش حضور
عطار
چراغ روی ترا شمع گشت پروانه مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
حافظ
دیدی که خون ناحق پروانه شمع را چندان امان نداد که شب را سحر کند
حکیم شفائی
جایگاه نمادین پروانه در فرهنگ های مختلف، متفاوت است؛ بعضی از آنها خود را به شمع و چراغ می زنند تا بسوزند که این نوع پروانه در ادبیات فارسی، نماد عشق و فداکاری است. پروانه و شمع در ادبیات ایران نماد عاشق و معشوق بودهاند؛ عاشقی که خود را فدای معشوق ـ که همان نور و چراغ است ـ می کند تا بمیرد و خاکستر شود و این سوختن در راه معشوق را با جان و دل می پذیرد.
شیوه مردان نباشد عشق پنهان باختن کمتر از پروانه نتوان بود در جان باختن
همام تبریزی
پروانه وش از شوق تو در آتشم امشب می سوزم و با این همه سوزش خوشم امشب
شهریار