سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشتهای پراکنده

نومیدی، قنوط، حرمان:

یاسمین خندان و خوش زان است کز من غافل است                یأس من گر دیده بودی یاسمین بگریستی

خاقانی

«یأس» در اصل به معنای انقطاع انتظار و توقع از رسیدن چیزی و قطع امید از کاری است: «وَ لإنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ؛ و اگر از جانب خود رحمتى به انسان بچشانیم، سپس آن را از وى سلب کنیم قطعا نومید و ناسپاس خواهد بود.»(هود، آیه9) چون از بازگشت مجدد آن نعمت قطع امید کرده است.

علمای اخلاق یأس را بر دو نوع تقسیم کرده ­اند:

یأس پسندیده: قطع امید از خلق خدا که حضرات معصومین(ع) بر آن سفارش نموده­ اند. امام ­کاظم(ع) فرمودند: «الْیَأسُ مِمّا فی اَیْدِی النّاسِ عِزُّ الْمُؤْمِنِ فی دینِه وَ مُرُوَّتُهُ فی نَفْسِهِ وَ شَرَفُهُ فی دُنْیاهُ وَ عَظَمَتُهُ فی اَعْیُنِ النّاسِ وَ جَلالَتُهُ فی عَشیرَتِهِ وَ مهابَتُهُ عِنْدَ عِیالِهِ وَ هُوَ اَغْنَی النّاسِ عِنْدَ نَفْسِهِ وَ عِنْدَ جَمیعِ النّاسِ؛ قطع امید کردن از ثروت و امکانات مردم برای مؤمن، مایه عزت دینی و جوانمردی در نفس و شرف دنیوی است. چنین انسانی در نظر مردم بزرگ و بین فامیل خود محترم و در محیط خانواده‌اش دارای هیبت و عظمت خواهد بود، او در ضمیر خود و در نظر دیگران بی‌نیازترین تمام مردم است.»(الحدیث، ج3، ص23) امام جواد(ع) هم فرمودند: «عِزُّ المُؤمِنِ غِناهُ عَنِ النَّاسِ؛ عزّت مؤمن در بى‏ نیازى او از مردم است.»(تحف العقول، ص 89)

یأس ناپسند: نومیدی از رحمت حق، که بر اساس آموزه­ های دینی، از گناهان کبیره و از ویژگی­ های گمراهان می ­باشد: «قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ* قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلاتَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ* قَالَ وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلا الضَّالُّونَ؛[حضرت ابراهیم(ع)] گفت: آیا با اینکه مرا پیرى فرا رسیده است بشارتم مى‏ دهید؟ به چه بشارت مى‏ دهید؟[فرشتگان] گفتند: ما تو را به حق بشارت دادیم پس از نومیدان مباش. [حضرت ابراهیم(ع)] گفت: چه کسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید مى­ شود.»(حجر، آیات56 ـ54)

با توجه به اینکه یأس و نومیدی محصول سوء ظن به خدا و نشانه کفر و گمراهی می ­باشد، شایسته است انسان ها از ناامیدی پرهیز نموده و همیشه به رحمت خدا امیدوار باشد.

 

 


الهی غنچه امید بگشای                گلی از روضه جاوید بنمای

جامی

امید عافیت آنگه بود موافق عقل            که نبض را به طبیعت شناس بنمایی

سعدی

امید به عنوان یکی از عوامل اصلی تلاش و انگیزه، جایگاه رفیعی در اسلام دارد. پیامبراکرم(ص) در مورد امید و آرزو فرمودند: «اَلاَمَلُ رَحمَةٌ لاُمَّتى وَ لَولا الاَمَلُ مارَضِعَت والدةٌ وَلَدَها وَ لاغَرَسَ غارِسٌ شَجَراً؛ امید و آرزو، مایه رحمت امت من است، اگر امید نبود هیچ مادرى فرزند خود را شیر نمی داد و هیچ باغبانى نهالى نمی­ کاشت.»(بحارالانوار، ج74، ص173)

گر نبودی میل و امید ثمر           کی نشاندی باغبان بیخ شجر

مولوی

امید به پاداش و دست­یابی به اهداف باعث می ­شود تا انسان تلاش کند. اگر انسان، امیدی نداشته باشد، هرگز تلاشی نخواهد کرد. «یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لاتَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لایَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ؛ پسرانم! [به مصر] بروید و در جست و جوی یوسف و برادرش برآیید! و از رحمت خدا مأیوس نباشید؛ زیرا جز کافران از رحمت خداوند مأیوس نمی­ شوند.»(یوسف، آیه87)

باز آی، باز آی هر آنچه هستی باز آی            گر کافر و گبر و بت پرستی باز آی

این درگه ما درگه نومیدی نیست              صد بار اگر توبه شکستی باز آی

ابوسعید ابوالخیر