سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشتهای پراکنده

بقیع در لغت به زمین گسترده‌ای گفته می‌شود که گیاهانی در آن روییده باشد.(المعجم البلدان، ذیل واژه بقیع) از نظر جغرافیایی، بوستانی در شهر یثرب که مسلمانان به دستور پیامبر اکرم(ص) اموات خود را در آن مکان دفن کردند. بسیاری از بزرگان و شخصیت‌های مهم اسلامی از جمله چهار تن از امامان معصوم(ع) در آن مدفون هستند.

بقیع، مهم‌ترین قبرستان مسلمانان است که از سال‌های نخست اسلام تاکنون صدها هزار نفر از مسلمانان در آن دفن شده‌اند. در فضیلت این قبرستان روایات متعددی نقل شده است. بنا بر روایتی پیامبراکرم(ص) مأمور شدند برای مردگان بقیع طلب آمرزش کنند و آن حضرت(ص) هر شب جمعه به بقیع می‌رفتند و برای آمرزش مدفونان در آن دعا می‌کردند.(ر.ک: وفاء الوفاء، ج3، ص79) در روایتی از آن حضرت(ص) نقل شده است که در روز قیامت، هفتاد هزار نفر با صفات نیکو از بقیع محشور می‌شوند.(ر.ک: تاریخ المدینه، ج1، ص97)

بقیع در ادوار مختلف اسلامی، مورد توجه حاکمان بوده است. بر روی قبر برخی از این شخصیت‌های اسلامی، بقعه‌هایی ساخته شده بود. بقعه ائمه بقیع از جمله این بقعه‌ها بوده است که به دست وهابی­ ها، تخریب شد.

آل سعود، بقیع را گسترش داده، در دور تا دور آن دیوار ساخته و نرده‌گذاری کرده است. زمین بقیع کاملا مسطح شده و هیچ سنگ قبر منقش و حک‌شده‌ای وجود ندارد. برای قبر مردان، یک پاره سنگ و برای قبر زنان دو پاره سنگ قرار داده می‌شود. در بخش ائمه بقیع، فقط اثری از قبر ـ بدون نام و نشان مشخص ـ باقی مانده است.

علاوه بر وجود قبر چهار امام معصوم(ع) احتمال دفن حضرت زهرا(س) در بقیع اهمیت این قبرستان را برای شیعیان دو چندان کرده است. شیعیان که در چهارده قرن به دنبال قبر گمشده حضرت زهرا(س) می­ گردند، قبرستان بقیع را به عنوان یکی از اماکن احتمالی قبر مخفی آن حضرت(س) زیارت می ­کنند.

بنابر اخبار موثق، خود حضرت فاطمه(س) تصمیم گرفته بودند که قبرشان مخفی بماند و از حضرت علی(ع) خواستند ایشان را شبانه به خاک سپارند و قبرشان را مخفی نمایند. اگر چه خود حضرت علی(ع) و فرزندان حضرت زهرا(س) محل دفن را می ­دانستند ولی هیچ یک از آنان حاضر نشدند، آن را معرفی کنند. ائمه اطهار(ع) هم اجازه نداشتند که این سرّ الهی را آشکار سازند.

در روایات شیعه، سه محل برای دفن حضرت زهرا(س) مطرح شده است:

ـ روضه رسول خدا(ص)(بحار الانوار، ج 43، ص 185)

ـ خانه حضرت زهرا(س)(معانی الاخبار، ج 1، ص267)

ـ قبرستان بقیع (البدایة والنهایة، ج 5، ص 285 و مناقب ابن شهر اشوب، ج 3، ص 363)

منتظران حضرت حجت(عج) اعتقاد راسخ دارند که حضرت ولی عصر(عج) بعد از ظهور قبر مخفی مادرشان را که به احتمال زیاد در قبرستان بقیع قرار دارد، به دوستداران اهل بیت نشان خواهند داد.

 

 


در باره تعداد یاران امام عصر(عج) روایات مختلفی نقل شده است. در برخی روایات تعداد یاران آن حضرت(عج) سیصد و سیزده نفر ذکر شده است.(بحارالأنوار، ج52، ص342) در برخی روایات ده هزار نفر بیان شده است.(الغیبة، ص307) در بعضی روایات بین دوازده تا پانزده هزار نفر می ­باشد.(الملاحم و الفتن، ص65)

بنابر روایات موثق تعداد یاران خاص حضرت ولی عصر(عج) به تعداد یاران رسول اکرم(ص) در جنگ بدر، سیصد و سیزده نفر می ­باشد. آنها نخستین کسانی هستند که هنگام ظهور کنار امام(عج) خواهند بود. پس از علنی شدن قیام، حدود ده هزار نفر به ایشان می ­پیوندند. این هسته اولیه، تحت فرماندهی آن سیصد و سیزده نفر نفر در نهضت جهانی امام زمان(عج) شرکت خواهد نمود. امام جواد(ع) فرمودند: «زمانی که سیصد و سیزده نفر از یاران خاص امام قائم(عج) به خدمت آن بزرگوار رسیدند، حضرت دعوتش را به جهانیان آشکار می­ کند و وقتی این تعداد به ده هزار نفر رسید به اذن خداوند متعال، قیام مسلحانه می کند.»(بحارالانوار، ج 52، ص283) بعد از قیام، انبوه مردم به ستوه آمده از ظلم و ستم و منتظر منجی از سراسر جهان به ایشان می پیوندند.(منتخب الاثر، ص 597 ؛ الملاحم و الفتن، ص 65)

اولین وظیفه این سیصد و سیزده نفر ، یاری حضرت حجت(عج) درشکل­ گیری انقلاب سپس بر عهده گرفتن فرماندهی سپاه و محافظت از وجود مبارک آن حضرت(عج) می ­باشد. پس از استقرار حکومت مهدوی(عج) حاکمان جهان از میان همین سیصد و سیزده نفر انتخاب خواهند شد. از امام صادق(ع) نقل است که فرمودند: «گویا قائم را بر فراز منبری در کوفه می ­بینم و پیرامون او یارانش قرار دارند که سیصد و سیزده نفر به تعداد اصحاب بدر می­ درخشند. آنان پرچمداران سپاه و حاکمان زمین از سوی خداوند در بین بندگان او هستند.»(کمال الدین، ج12، ص672)

امام باقر(ع) در تفسیر آیه «وَ لإنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیَقُولُنَّ مَا یَحْبِسُهُ أَلا یَوْمَ یَأْتِیهِمْ لَیْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَ حَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ؛ و اگر عذاب را تا چندگاهى از آنان به تاخیر افکنیم حتما خواهند گفت: چه چیز آن را باز مى دارد؟ آگاه باش روزى که[عذاب] به آنان برسد از ایشان بازگشتنى نیست و آنچه را که مسخره می ­کردند آنان را فرو خواهد گرفت.»(هود، آیه8) فرمودند: «منظور یاران قائم هستند که سیصد و سیزده نفرند، به خدا سوگند منظور از امّت معدوده آنها هستند، به خدا سوگند در یک ساعت همه آنها جمع می­ شوند همچون پاره­ های ابر پاییزی که بر اثر باد جمع و متراکم می گردد.» (نور الثّقلین، ج 1، ص 139)

 

 


اگرچه ظاهر آیه شریفه «وَ أَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْکِتَابُ وَ جِیءَ بِالنَّبِیِّینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ؛ و زمین به نور پروردگارش روشن گردد و کارنامه[اعمال در میان] نهاده شود و پیامبران و شاهدان را بیاورند و میانشان به حق داورى گردد و مورد ستم قرار نگیرند.»(زمر، آیة69) بیان صحنه ­ای از روز قیامت است ولی در بعضی از روایات از باب تطبیق و تشبیه به قیام حضرت مهدی(عج) تفسیر شده است. در حقیت بر این موضوع تأکید می ­شود که به هنگام قیام حضرت حجت(عج) دنیا مانند قیامت خواهد شد. به وسیله آن امام برحق، عدالت در روی زمین حکم ­فرما خواهد شد.

مفضّل بن عمر از امام صادق(ع) روایت کرده ­است: «قال الصادق(ع) فی قوله: و اشرقت الارض بنور ربها. قال: رب الارض یعنی امام الارض. قلت: فاذا خرج یکون ماذا؟ قال: اذا یستغنی الناس عن ضوء الشمس و نور القمر و یجتزون بنور الامام؛ امام صادق(ع) در تفسیر این آیه فرمودند: پروردگار زمین، یعنی امام زمین. عرض کردم هر گاه ظهور کند چه می­ شود؟ امام(ع) فرمودند: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بی نیاز می ­شوند و به نور امام اکتفا می­ کنند.»(تفسیر علی بن ابراهیم قمی، جلد 2، ص253)

به بیان دیگر، برخلاف امروز که زمین با نور خورشید روشن می­ شود، قبل از برپایی قیامت، روزی فرا خواهد رسید که پروردگار عالم، زمین را با نور ولیّ و حجت خودش روشن خواهد نمود. در روایات دیگر هم از نورانیت حضرت مهدی(عج) صحبت شده ­است. امام رضا(ع) در وصف ایشان می­ فرمایند: «بأبی و أمّی سمیّ جدّی، شبیهی و شبیه موسی بن عمران، علیه جیوب النّور تتوقّد بشعاع ضیاء القدس؛ پدر و مادرم به فدایش، نام جدّ مرا دارد، شبیه من و شبیه موسی بن عمران است، بر او جامه­ هایی از نور است که از فروغ روشنایی قدس می ­درخشد.»(عیون أخبار الرضا، ج1، ص9)

بدون تردید حضرت مهدی(عج) در میان مردم رفت و آمد دارند، اگرچه مردم ایشان را نشناسند. بنابر این، امام(عج) در زمان غیبتْ همانند خورشید پنهان پشت ابر است که از نورش موجودات بهره می ­برند. امام صادق(ع) در پاسخ کسی که پرسیده بود: چگونه مردم از امام غایب استفاده می­ کنند؟ فرمودند: «همان گونه که از خورشید، وقتی که ابر آن را می­ پوشاند، استفاده می­ کنند.»(منتخب الاثر، ص271)

همچنان که در عالم ظاهر، باتوجه به طلوع آفتاب از سمت شرق نگاه­ ها به طرف مشرق دوخته می­ شود، در عالم معنا نیز برای دیدن طلوع آفتاب دین و حقیقت، مهدی موعود (عج) نگاه­ ها به طرف مشرق(مکه) است.

 

 


آن چنان که از آیات قرآن کریم استنباط می­ شود اولیای الهی دو دسته‌اند: ولیّ ظاهر، که مردم او را می‌شناسند و ولیّ غایب، که مردم او را ـ با اینکه در میان آنهاست ـ نمی‌شناسند. وجود دو ولیّ، به طور هم­زمان در سوره کهف بیان شده‌ است: ولی ظاهر، حضرت موسی(ع) و ولی غایب، حضرت خضر(ع). حضرت موسی(ع) این ولی الهی را با راهنمایی خدا شناخت: «وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لاأَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا* فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَبًا* فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِینَا مِنْ سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا * قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَ مَا أَنْسَانِیهُ إِلا الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَ اتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَبًا* قَالَ ذَلِکَ مَا کُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا* فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا* قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا* قَالَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا* وَ کَیْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا* قَالَ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَ لاأَعْصِی لَکَ أَمْرًا ؛ و[یاد کن] هنگامى را که[حضرت] موسى[(ع)] به جوان[همراه] خود گفت: دست بردار نیستم تا به محل برخورد دو دریا برسم هر چند سال­ها سیر کنم. پس چون به محل برخورد دو[دریا] رسیدند ماهى خودشان را فراموش کردند و ماهى در دریا راه خود را در پیش گرفت و هنگامى که[از آنجا] گذشتند.[حضرت موسى(ع)] به جوان خود گفت: غذایمان را بیاور که راستى ما از این سفر رنج بسیار دیدیم. گفت: دیدى وقتى به سوى آن صخره پناه جستیم من ماهى را فراموش کردم و جز شیطان[کسى] آن را از یاد من نبرد تا به یادش باشم و به طور عجیبى راه خود را در دریا پیش گرفت. [حضرت موسى(ع)] گفت: این همان بود که ما مى‏ جستیم پس جستجوکنان رد پاى خود را گرفتند و برگشتند تا بنده ‏اى از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمتى عطا کرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بودیم. [حضرت] موسى[(ع)] به او گفت: آیا تو را به شرط اینکه از بینشى که آموخته شده ‏اى به من یاد دهى، پیروى کنم؟[حضرت خضر(ع)] گفت: تو هرگز نمى ‏توانى هم پاى من صبر کنى و چگونه مى ‏توانى بر چیزى که به شناخت آن احاطه ندارى صبر کنى؟ [حضرت موسى(ع)] گفت: ان شاء الله مرا شکیبا خواهى یافت و در هیچ کارى تو را نافرمانى نخواهم کرد.»(کهف، آیات 69 ـ60)

حضرت ولی عصر(عج) در حالی که مبدأ همه کارهای سودمند برای امت می‌باشد مانند حضرت خضر(ع) ولیّ غایب است. آثار معنوی وجود امام(عج) ـ در حالی که در پشت ابرهای غیبت نهان است ـ در همه جا نمایان است. بر خلاف تصور بعضی از مردم، غیبت امام زمان(عج) به معنی جدایی ایشان از جامعه و بریده شدن رابطه امام از امت نیست. آن حضرت(عج) به طور ناشناخته در میان مردم رفت و آمد نموده دل‌های آماده را انتخاب و در اختیار می‌گیرد. البته افراد مستعد، با توجه به میزان شایستگی خود، توفیق پیدا می‌کنند که این سعادت را درک نمایند.

 

 


در خصوص چهره دلربای حضرت ولی عصر(عج) باید گفت:

ای چهره زیبای تو، رشک بتان آذری      هر چند وصفت می‌کنم، در حسن از آن زیباتری

هرگز نیاید در نظر، نقشی ز رویت خوبتر       حوری ندانم ای پسر، فرزند آدم یا پری؟

آفاق را گردیده‌ام، مهر بتان ورزیده‌ام         بسیار خوبان دیده‌ام، اما تو چیز دیگری

امیرخسرو دهلوی

از بررسی روایات چنین برمی ­آید که قامت و رخسار امام عصر(عج) در کمال زیبایی و اعتدال است. از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «المهدی من ولدی اسمه اسمی وکنیته کنیتی أشبه الناس بی خلقا وخلقا...؛ مهدی از فرزندان من است. اسم او، اسم من و کنیه او، کنیه من است. او از نظر خَلق و خُلق، شبیه­ ترین مردم به من است.»(کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، باب 25، ص534)

بنابر این می ­توان تمام خصال و صفاتی را که در روایات به پیامبر گرامی اسلام(ص) نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی(عج) نیز نسبت داد. در روایتی که از امام محمدباقر(ع) نقل شده است، ویژگی­ های ظاهری پیامبر اکرم(ص) چنین توصیف گردیده است: «رخسار پیامبر خدا، سپید آمیخته به سرخی و چشمانش سیاه و درشت و ابروانش به هم پیوسته و کف دست و پایش پرگوشت و درشت بود... بینی کشیده ­ای داشت که هنگام آشامیدن آب نزدیک بود به آب برسد. هنگام راه رفتن محکم قدم برمی­ داشت که گویا به سرازیری فرود می ­آید. باری، نه قبل و نه پس از پیامبر خدا، کسی مثل او دیده نشده است.»(اصول کافی، ج1، ص443)

پیامبر اکرم(ص) در روایتی، رنگ چهره و اندام ایشان را چنین توصیف کرده ­اند: «مهدی مردی از فرزندان من است. رنگ[چهره] او رنگ عربی(گندمگون یا سپید آمیخته به سرخی) و اندام او اندام اسرائیلی(فرزندان یعقوب(ع) قد بلند و رشید) است. بر گونه راست او خالی است که همانند ستاره درخشان است.»(بحارالأنوار، ج36، ص95) بعید نیست که با توجه به این  ویژگی­ ها، فرموده باشند: «مهدی، طاووس اهل بهشت است.»(همان، ج51، ص91)