در مورد گدایی عشق مباحثی مطرح است؛ برخی گدایی عشق را یک حسن برای عاشق می دانند و عقیده دارند هر چیزی که عاشق را به معشوق برساند، خوب است. گدایی نه تنها ایرادی ندارد بلکه یک امتیاز است؛ عاشق واقعی برای معشوق از جانش هم می گذرد؛ چه رسد به اینکه از او گدایی محبت کند.
برخی بحث حسن و قبح را در گدایی عشق بحث حاشیه ای دانسته و معتقدند: عشق تمام آداب و رسوم را به دور افکنده و جایی برای این فکر باقی نمی گذارد. گروه سوم هم عشق را علاقه دو طرفه می دانند و گدایی عشق را مذمت می کنند:
بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد یا آن که گدایی محبت شده باشد
دلگیرم از آن دل که در آن حس تملک تبدیل به غوغای حسادت شده باشد...
محمد رضا ترکی
در بحث گدایی عشق، موضوع معشوق از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر معشوق زمینی و فردی مانند عاشق باشد، گدایی کار بدی است و عزت نفس اجازه پذیرش این حقارت را نمی دهد و معشوق هم به شک می افتد. او فکر می کند با انسان ضعیف نفسی طرف است و از او منزجر می شود. ولی اگر معشوق آسمانی و معنوی باشد، این گدایی نه تنها مذموم نیست بلکه خیلی هم پسندیده است و باعث توجه بیشتر معشوق می شود. به ویژه در عشقی که عاشق فقیر مطلق و معشوق غنی مطلق می باشد. «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ؛ اى مردم شما به خدا نیازمند هستید و خداست که بى نیاز ستوده است.»(فاطر، آیه15)
لذا نمیتوان در مورد گدایی حکم کلی صادر کرد. همواره باید پرسید گدایی از کی؟ اگر گدایی عشق از معشوق ازلی یا منسوبین به او اعم از انبیا و اولیا باشد نه تنها هیچ قبحی ندارد، بلکه یک افتخار است.
مستغنی است از همه عالم گدای عشق ما و گدایی در دولت سرای عشق
عشق و اساس عشق نهادند بر دوام یعنی خلل پذیر نگردد بنای عشق
وحشی بافقی