اعتقاد به رجعت از ضروریات مذهب شیعه دوازده امامی است و برخی از علما آن را بالاترین نشانه آشکار در تشیع دانستهاند.(ر.ک: ارشادالسائل، ص203؛ اوائل المقالات، ص48؛ رسائل المرتضی، ج1، ص125) رجعت عبارت است از این که خداوند هنگام ظهور امام مهدی(عج) برخی از شیعیان و محبّان آن حضرت را ـ که قبل از ظهور از دنیا رفتهاند ـ زنده نموده و به دنیا باز میگرداند؛ تا به ثواب یاری آن حضرت(عج) و مشاهده دولت کریمهاش مشرف شوند. همچنین بعضی از دشمنان ایشان را جهت گرفتن انتقام برمیگرداند تا عذاب دنیا را بچشند و به قدرت و شوکت حضرت مهدی(عج) پی ببرند.(ر.ک: مجمع البیان، ج7، ص367) اولین کتابی که به رجعت اشاره کرده است کتاب سلیم بن قیس می باشد.(اسرار آل محمد(ص)، ج2، ص562)
متاسفانه علیرغم تأکید حضرات معصومین(ع) و استدلال های علما در طول تاریخ تشیّع، برخی از مسلمانان این عقیده را از جعلیّات عبداللّه بن سبأ می دانند و شیعه را متّهم به عقیده به «تناسخ» میکنند.(ر.ک؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص406) در حالی که وقوع رجعت هم از نظر عقل و هم از نظر نقل تأیید شده است. از نظر عقلی هیچ گونه مانعی برای زنده شدن مردگان پس از مرگ وجود ندارد. خداوندی که انسان را خلق کرده است، می تواند دوباره او را زنده کند. می توان گفت رجعت نمونه کوچکی از قیامت است و همان دلیلی که معاد جسمانی را ثابت می کند، رجعت را نیز ثابت می کند. از نظر نقل هم نمونه هایی از زنده شدن انسان ها در قرآن مطرح شده است: زنده شدن گروهی از بنی اسرائیل(بقره، آیه56)، مقتول بنیاسرائیل (همان، آیات73ـ72)، حضرت عُزَیر(همان، آیه259) اصحاب کهف(کهف، آیه25) فرزندان حضرت ایّوب(ص، آیه43) و...
در قرآن مجید، آیاتی وجود دارد که به موضوع رجعت نسبت داده می شود از جمله: «وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیَاتِنَا فَهُمْ یُوزَعُونَ؛ و آن روز که از هر امتى گروهى از کسانى را که آیات ما را تکذیب کرده اند، محشور مى گردانیم پس آنان نگاه داشته مى شوند تا همه به هم بپیوندند.»(نمل، آیه83) مفسرین شیعه با توجه به زنده شدن گروهی از انسانها، این آیه را از آیات رجعت دانسته اند. بنا بر آیات قرآن در روز قیامت همه انسانها محشور خواهند شد: «وَ تَرَى الأَرْضَ بَارِزَةً وَ حَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا* وَ عُرِضُوا عَلَى رَبِّکَ صَفًّا لَقَدْ جِئْتُمُونَا کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ بَلْ زَعَمْتُمْ أَلَّنْ نَجْعَلَ لَکُمْ مَوْعِدًا؛ و زمین را آشکار مى بینى و آنان را گرد مى آوریم و هیچ یک را فرو گذار نمى کنیم و ایشان به صف بر پروردگارت عرضه مى شوند[به آنها مى فرماید:] به راستى همان گونه که نخستین بار شما را آفریدیم[باز] به سوى ما آمدید بلکه پنداشتید هرگز براى شما موعدى مقرر قرار نخواهیم داد.»(کهف، آیات48ـ47)
علاوه بر آیات قرآن، در روایات ائمه اطهار(ع) نیز از رجعت صحبت شده است. امام صادق(ع) روز رجعت را از ایام الله دانسته اند: «أَیَّامُ اللَّهِ ثَلاثَةٌ یَوْمُ یَقُومُ الْقَائِمُ وَ یَوْمُ الْکَرَّةِ وَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ؛ روزهای الهی سه تاست: روزی که قائم آل محمد(عج) قیام خواهدکرد، روز رجعت و روز قیامت.»(بحارالانوار، ج 53، ص63)
در مورد تعداد رجعت کنندگان و نام آنها روایت های مختلفی وجود دارد؛ مضمون مشترک همه روایات این است که رجعت عمومی نیست، تنها گروهی رجوع میکنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند.(ر.ک: بحار الانوار، ج 53، ص39) بعضی از انبیا، اولیا و صالحان و بعضی از کافران، منافقان و طاغیان در هنگام ظهور امام مهدی(عج) رجعت خواهند نمود. به بیان بهتر، گروهی از مؤمنان که در مسیر حیات معنوی خود با موانعی روبرو شدهاند، خواهند آمد تا شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت شرکت نمایند؛ برای این که شرکت در تشکیل چنین حکومتی از بزرگترین افتخارات است و گروهی از منافقان و جباران سرسخت خواهند آمد تا مجازات دنیوی خود را در این جهان ببینند، مانند مجازاتی که مترفین عاد و ثمود و... دیدند.
از جمله کسانی که همراه صالحان برای یاری حضرت ولی عصر(عج) رجعت خواهد نمود حضرت ابوالفضل(ع) میباشد. در زیارت نامهای که از امام صادق(ع) خطاب به ایشان نقل شده است میخوانیم: «أشْهدُ أنّک قُتِلْتَ مَظْلُوماً وَ أنّ اللّه مُنْجِزٌ لَکمْ مَا وَعَدَکم، ... إنِّی بِکمْ وَ بِإیابِکمْ مِنَ الْمُؤمِنِینَ...؛ شهادت میدهم که مظلومانه کشته شدی و این که خدا به وعدهاش در مورد شما وفا خواهد کرد... من به شما و به رجعت شما ایمان دارم...»(مفاتیح الجنان، ص714) شیخ حرعاملی می نویسد: «کلمه «الإیاب» که در زیارتنامه آمده است، همان رجعت است که اشاره به رجعت امام حسین(ع) و شهدای کربلا دارد که با حضرت به شهادت نائل شده و اباالفضل العباس از جمله شهدا است.»(الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، ج 1، ص293)
یادداشتهای پراکنده
دوره غیبت امام زمان(عج) از 260 هـ . ق آغاز شده است. اکنون که سال 1441 هـ . ق است، 1181 سال از آغاز غیبت آن حضرت(عج) می گذرد. از سال260 تا 329 به مدت 69 سال دوره غیبت صغری و از 329 تا کنون دوره غیبت کبری است. چه عاملی باعث شده است که زمان غیبت این قدر طولانی شود؟
امام باقر(ع) می فرمایند: «اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه، نحانا عن جوارهم؛ هرگاه خداوند بخواهد بر مردم غضب کند ما اهل بیت را از مجاورت با آنها دور می کند.»(اصول کافی ، ج1، ص343)
بی شک غیر از گناهان ـ اعم از ترک واجبات و عمل به محرمات ـ دلیلی بر غضب خداوند از انسان ها وجود ندارد و غیر از غضب پروردگار دلیلی بر محرومیت از دیدار حضرت ولی عصر(عج) نمی تواند وجود داشته باشد. خود آن حضرت(عج) فرمودند: «وَ لَوْ أَنَّ أشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنَ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا....؛ اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفاى پیمانى که بر دوش دارند، همدل مى شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمىافتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مىگشت، دیدارى بر مبناى شناختى راستین و صداقتى از آنان نسبت به ما...»(بحارالأنوار، ج53، ص177)
بنابر این، برای تعجیل در فرج باید زمینه خشنودی و رضایت خداوند را فراهم نمود که آن هم با انجام واجبات و ترک محرمات ممکن می گردد. البته همراه با جلب رضایت خدا، دعا و تضرع هم لازم است. امام صادق(ع) در مورد تعجیل در ظهور فرموده اند: «شما هم اگر مثل بنى اسرائیل در درگاه خداوند به گریه و زارى بپردازید، خداوند فرج ما را نزدیک خواهد کرد؛ اما اگر چنین نباشید، این سختى تا پایان مدتش، طول خواهد کشید.»(البرهان، ج3، ص125؛ المیزان، ج10، ص331)
بدیهی است دعا و آرزوی ظهور نباید فقط زبانی باشد.
اهمیت جایگاه حجاز در حوادث آخرالزمان و عصر ظهور، به دلیل اماکن مقدسی است که در این منطقه وجود دارد؛ ظهور از قلب جهان اسلام و از کنار کعبه آغاز میشود. با مرگ «عبدالله» آخرین پادشاه حجاز، اختلافات خانوادگی به درگیریهای داخلی و جنگ قدرت تبدیل میگردد.(ر.ک: الغیبة، ص447)
در اثر ضعف حاکمیت، گروههای ناصبی و دشمنان اهل بیت(ع) فعال شده و در مراسم حجّ به ویژه منا، درگیری ایجاد می کنند در حدی که جمرة عقبه به خون آغشته میشود. این حوادث در بیست و پنجم ذی الحجه با قتل«نفس زکیّه» فرستاده امام(عج) در میان رکن و مقام پایان مییابد.(بحارالانوار، ج 52، ص157)
در حالی که مردم حجاز منتظر ظهور امام عصر(عج) هستند؛ خبر می رسد که ایشان در مدینه منوّره سکونت دارند. در این مدت، امام به برقرار کردن ارتباط با یارانشان در مدینه منورّه و مکه مکرّمه مقدمات قیام را فراهم می کنند. پس از ندای آسمانی و خروج سفیانی، امام(عج) به صورت مستقیم با یارانشان در مناطق مختلف اسلامی ارتباط برقرار میکنند که با آن «غیبت کبری» پایان یافته و «ظهور اصغر» آغاز می شود.
هنگام حرکت امام(عج) از مکه به طرف مدینه، سپاه امام(عج) از محل «خسف» میگذرند و آن حضرت(عج) محلّ خسف را به یاران خود نشان میدهند. رویداد «خسف» از جمله امور حتمی به شمار میآید. در این درگیری سپاه دشمن شکست می خورد و امام معجزه آسا نجات می یابند.(ر.ک: خصال صدوق، ج1، ص303؛ الغیبة، ص257) مکه پس از این رویداد، منطقة امن میشود. امام(عج) با یارانشان، به ویژه گروه 313 نفری از مخلصان دیدار کرده و راه را برای ظهور و رویدادهای پس از آن هموار میسازند. ایشان پایان غیبت کبری و آغاز ظهور را اعلام میفرمایند...
در طول تاریخ مردم همه مناطق و سرزمین ها کم و بیش با دلهره و وحشت زندگی کرده اند؛ امروزه هم روزی نیست که خبر سرقت اموال، آدم ربایی، تجاوز و قتل، لرزه بر جان انسان ها نیندازد. بنابر روایات در عصر ظهور ترس و دلهره از جوامع انسانی حذف شده، امنیت و آرامش بر سراسر گیتی حاکم می شود و انسان ها در صلح، صفا و صمیمیت زندگی می کنند.
در حکومت جهانی حضرت حجت(عج) با نابودی عوامل ناامنی ازجمله ضعف ایمان، فقر و محرومیت، ضعف مدیریت ها، تمامی آفت های آرامش جامعه از بین می روند و همگان در اوج رفاه و آسایش و فراوانی نعمت ها، روزگار می گذرانند. در عصر ظهور بر اثر تعالیم آن پیشوای راستین(عج) ایمان و اخلاص در دلها نفوذ می کند؛ فقر و محرومیت ریشه کن می شود و حکومت مقتدر مهدوی عرصه را بر عناصر فاسد و گروه های راهزن و متجاوز تنگ می نماید.
امیرمؤمنان علی(ع) در مورد امنیت آن دوره فرموده اند: «...حتی تمشی المرأه بین العراق و الشام، لاتضع قدمیها الا علی النبات و علی رأسها زینتها، لایهیحها سبع و لاتخافه؛[در عصر حکومت آن حضرت(عج) در همه جا امنیت کامل برقرار می گردد] تا جایی که یک زن، در کمال امنیت و آزادی، راه میان عراق تا شام را می پیماید و پای خویش را جز بر سبزهزارها نمی نهد و در حالی که جواهرات خویش را بطور آشکار بر سر دارد، نه درنده ای او را تهدید خواهد کرد و نه ناامنی و خطری او را خواهد ترساند.»(بحارالانوار، ج52، ص319) بنابراین عصر ظهور و روزگار حکومت امام مهدی(عج) روزگار صلح و صفا به مفهوم حقیقی آن خواهد بود.
یکی از آرزوهای بزرگ منتظران ظهور، خواندن نماز جماعت پشت سر حضرت ولی عصر(عج) می باشد. بدیهی است با توجه به اهمیت نماز جماعت و تأکید به اقامه جماعت در آموزه های دینی، یکی از دستورات اسلام که بعد از ظهور با رونق وصف ناپذیری محقق خواهد شد اقامه نمازجماعت به امامت آن حضرت (عج) خواهد بود. پیامبراکرم(ص) در این باره فرمودند: «فَیَلْتَفِتُ الْمَهْدِیُّ وَ قَدْ نَزَلَ عیسی عِنْدَ الْمَنارَةِ البَیْضاءِ مِنَ الْقُدْسِ... فَیَقُولُ الْمَهْدیُّ تَقَدَّمْ صَلِّ بِالنّاسِ فَیَقُولُ: اِنَّما اُقیمَتِ الصَّلاةُ لَکَ فَیُصَلّی عیسی خَلْفَهُ وَ یُبایِعُهُ وَ یَقُولُ: اِنَّما بَعِثْتُ وَزیرا، وَ لَمْ اُبْعَثْ اَمیرا؛ [حضرت] مهدی(عج) متوجه میشوند که[حضرت] عیسی(ع) در قدس در نزدیکی مناره سفید فرود آمده است... پس [حضرت] مهدی(عج) میگویند: جلو بایست و با مردم نماز بخوان، سپس [حضرت] عیسی(ع) میگویند: نماز برای تو اقامه شده است. پس [حضرت] عیسی(ع) پشت سر ایشان نماز میخوانند و با ایشان بیعت میکنند و میگویند: من به عنوان وزیر برانگیخته شدهام نه به عنوان امیر.»(ینابیع الموده، ج3، ص90 ؛ منتخب الاثر، ص316؛ الامام المهدی، ص69)
امام صادق(ع) فرمودند: «یَعُودُ القائِمُ اِلَی الْقُدْسِ وَ یُصَلّی بِالنّاسِ اِمَاما، حَتّی اِذا کانَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ اُقیمَتِ الصَّلاةُ، یَنْزِلُ وَ مَعَهُ سَبْعُونَ اَلْفا مِنَ الْمُلائِکَةِ وَ هُوَ بِعَمّامَةٍ خَضْراءَ، مَتَقَلِّدٌ بِسَیْفٍ، عَلی فَرَسٍ وَ بِیَدِهِ حَرْبَةٌ...؛[حضرت] قائم(عج) به قدس برمیگردند و[چند روزی] با مردم نماز میخوانند، چون روز جمعه فرا رسد و نماز به پا شود،[حضرت] عیسی(ع) با هفتاد هزار فرشته، در حالی که عمامه سبزی به سر دارد و شمشیرش را حمایل کرده، سوار بر اسب و با سلاحی در دست فرود میآید.»(الزام الناصب، ص229)