خواهشگری، پایمردی، خواستاری، درخواست بخشش:
پشتم قوی به فضل خدای است و طاعتش تا در رسم مگر به رسول و شفاعتش
ناصرخسرو
فردا هم از شفاعت او کار آن سرای در حضرت کریم تعالی برآورم
خاقانی
شفاعت از ماده «شفع» به معنای جفت شدن با چیزی است و در اصطلاح به حائل شدن برای رفع ضرر از کسی و یا رساندن منفعتی به او گفته می شود. به بیان دیگر، خواهش شخص آبرومندی از بزرگی برای عفو مجرمی یا افزایش پاداش خدمتگزاری شفاعت است. حقیقت مطلب این که، شخص متوسل به شفیع چون نمی تواند با اتکا به نیروی خود به اهدافش برسد نیروی خود را با نیروی شفیع گره زده و آن را دو چندان می کند تا به خواسته اش نائل شود. دین مبین اسلام با شرایطی شفاعت را پذیرفته است:
الف ـ شفاعت مختص خداست: «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَ لَوْ کَانُوا لایَمْلِکُونَ شَیْئًا وَ لایَعْقِلُونَ* قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعًا لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ آیا غیر از خدا شفاعتگرانى براى خود گرفته اند؟ بگو: آیا هر چند اختیار چیزى را نداشته باشند و نیندیشند؟ بگو: شفاعت یکسره از آن خداست. فرمانروایى آسمان ها و زمین خاص اوست. سپس به سوى او باز گردانیده مى شوید.»(زمر، آیات44ـ43) همچنین آیه: «وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لایَضُرُّهُمْ وَ لایَنْفَعُهُمْ وَ یَقُولُونَ هَؤُلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لایَعْلَمُ فِی السَّمَاوَاتِ وَ لا فِی الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ؛ و به جاى خدا چیزهایى را مى پرستند که نه به آنان زیان مى رساند و نه به آنان سود مى دهد و مى گویند اینها نزد خدا شفاعتگران ما هستند. بگو: آیا خدا را به چیزى که در آسمان ها و در زمین نمى داند، آگاه مى گردانید؟ او پاک و برتر است از آنچه [با وى] شریک مى سازند.» (یونس، آیه18)
ب ـ شفاعت به اذن خداست: «اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاتَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لانَوْمٌ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلا بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لایُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شَاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لایَؤدُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ؛ خداست که معبودى جز او نیست. زنده و برپادارنده است. نه خوابى سبک او را فرو مى گیرد و نه خوابى گران. آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى داند و به چیزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمى یابند. کرسى او آسمان ها و زمین را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست و اوست والاى بزرگ.»(بقره، آیه255)
بنابر این در مسأله شفاعت، رضایت خداوند نسبت به شفاعت شوندگان شرط است و فیض شفاعت نصیب هر کس نمی شود. به عنوان مثال شفاعت شامل حال کسانی که نماز نمی خوانند، زکات نمی دهند و روز قیامت را تکذیب می کنند نخواهد شد: «فِی جَنَّاتٍ یَتَسَألُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِینَ * مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ * وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ * وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ * وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ * حَتَّی أَتَانَا الْیَقِینُ * فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ؛[بهشتیان] در بهشت از مجرمین سؤال می کنند که چه کردید که اینک گرفتار عذاب دوزخ شدید؟[دوزخیان] می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم و با پرداخت زکات دستگیری از مسکینان نکردیم و همواره عمر خویش را با اهل باطل به بطالت گذراندیم و روز جزا و قیامت را دروغ می پنداشتیم تا این که ناگاه مرگ گریبان ما را گرفت و برایمان یقین حاصل شد.[اما اینان باید بدانند که] با این وضع، شفاعت شافعان در روز رستاخیز هرگز شامل حال آنها نمیشود.» (مدّثر، آیات 48 ـ40)